ایده ها چقدر بی انصافند

این روز ها مدام با خودم کلنجار میروم که این کار را به این صورت انجام خواهم داد کار دیگر به شکل دیگر و در همین میان یک دفعه جرقه ای بسیار عالی به ذهنم خطور می کند شبیه یه راه حل ، یک آگاهی ناب و با خودم می گویم که بروم بنویسم.ولی حیف ! که با بی انصافی کامل از دستم در می رود.می رود تا انتهای مغزم.سرم و اصلا نمی دانم تا کجا؟

این ها ایده های منند.برایم عزیزند.باید بتوانم نگهشان دارم و از همه مهمتر اجرایشان کنم.چیزی که از همه مهمتر است این است که هر وقت این جرقه به ذهنت آمد و ماند.باید با قدرت هر چه تمام تر اجرایشان کنی.بسیار با قدرت.آن وقت است که میتوانی از بعضی از هزارتو هایی که در ذهن داری خلاص شوی..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد