خدای خوبم!
گاهی وقت ها فکر می کنم که این نعمت واقعیت ندارد.این شکم برآمده وهم و خیال است.تازه انگار فهمیده ام که نه..قرار است دنیایم عوض شود.
کاش قدر این لحظات و روزها را بدانم..کاش همه را ثبت کنم..کاش لذت ببرم.
میدانم که پس از به دنیا آمدن تو دو تکه خواهم شد..تکه ای در در وجود خودم و تکه ای در وجود تو
عزیز مادر..لحظه شماری از حالا شروع شده..عزیز مادر وجودت و به دنیا آمدنت را دوست دارم.شاید هیچ چیزی را در دنیا بیشتر از این دوست نداشته باشم
فکر می کنم از همه خوشبخت ترم..از همه عالم
هیچ کس لذت الان من را نمی تواند درک کند....می دانم که از لحظه ای که به دنیا می آیی من هم قدم در دنیای دیگری خواهم گذاشت
می دانم که کامل خواهم شد.تغییر خواهم کرد.بسیار زیاد
مادر جان با به دنیا آمدنت من را کامل می کنی
ممنونم از پروردگارت و از تو.
نهایت لبخند بود این نوشته :)
مرسی:)))