یادم باشد..

یادم باشد که یک مادر باید " قوی" باشد.محکم حرف بزند.میدان را خالی نکند.مطمئن باشد.حرفش حرف باشد.دودل نباشد.اجرا کند.بی دلیل قول ندهد.فکر کند خیلی زیاد.اموزش ببیند خیلی زیاد.آموزش دهد خیلی زیاد.همفکری کند.سوال بپرسد.جواب را دنبال کند.برنامه ریزی داشته باشد از نوع بسیار قوی.فراموشکار نباشد.به قضاوت دیگران  اهمیت ندهد.و فقط چیزی را که مطمئن است درست است دنبال کند.به خودش بها بدهد.خودش را دوست  داشته باشد.خوب لباس بپوشد.وجهه اجتماعی داشته باشد.الگوی خوبی برای زنان دور و بر باشد.

یک مادر همه این ها باید باشد.چون "انتخاب" کرده است که مادر باشد.

ایده ها چقدر بی انصافند

این روز ها مدام با خودم کلنجار میروم که این کار را به این صورت انجام خواهم داد کار دیگر به شکل دیگر و در همین میان یک دفعه جرقه ای بسیار عالی به ذهنم خطور می کند شبیه یه راه حل ، یک آگاهی ناب و با خودم می گویم که بروم بنویسم.ولی حیف ! که با بی انصافی کامل از دستم در می رود.می رود تا انتهای مغزم.سرم و اصلا نمی دانم تا کجا؟

این ها ایده های منند.برایم عزیزند.باید بتوانم نگهشان دارم و از همه مهمتر اجرایشان کنم.چیزی که از همه مهمتر است این است که هر وقت این جرقه به ذهنت آمد و ماند.باید با قدرت هر چه تمام تر اجرایشان کنی.بسیار با قدرت.آن وقت است که میتوانی از بعضی از هزارتو هایی که در ذهن داری خلاص شوی..